بیمارى از مشكلاتى است كه ممكن است هر كسى به آن دچار شود. در چنین وضعیّتى، فرد بیمار به تقویت جسمى و روحى نیازمند است، تا سلامت واقعى خویش را بازیافته، به عنوان عضوى مفید در جامعه به زندگى و فعّالیّتش ادامه دهد. كسى كه مۆمنى را عیادت كند، خدا را عیادت كرده است.
در مكتب انسانساز اسلام، عیادت بیمار و دیدار او از اهمّیّت و ارزش ویژهاى برخوردار است؛ چرا كه این رفتار نیك اخلاقى مورد رضایت خداوند بوده، نقش بهسزایى را در تحكیم روابط انسانى و صمیمیّت و اخوّت، ایفا مىكند.
امام صادق علیه السلام جایگاه عیادت را در پیشگاه خداى متعال، چنین بازگو مىكند: روز قیامت بنده مۆمنى به سوى خداى تعالى خوانده مىشود و حسابش به آسانى انجام مىپذیرد. آنگاه خداوند خطاب به او مىفرماید: اى مۆمن، چه چیز تو را مانع شد، هنگامى كه بیمار بودم به عیادتم بیایى؟ او مىگوید: تو پروردگار من هستى و من بنده تو هستم، تو زنده و پایدارى و درد و ناراحتى به تو اصابت نمىكند، خداى عزّوجلّ مىفرماید: كسى كه مۆمنى را عیادت كند، مرا عیادت كرده است، سپس مىفرماید: آیا فلانى پسر فلانى را مىشناسى؟ مىگوید: بلى! خداوند مىفرماید: چه چیز تو را مانع شد كه او را در هنگام بیمارىاش عیادت كنى؟ همانا اگر او را عیادت مىكردى مرا عیادت كردهبودى و مرا نزد وى مىیافتى. آنگاه اگر از من درخواست برآوردن حاجتى را داشتى، برایت برآورده ساخته، آن را ردّ نمىكردم. «1»
پاداش یک ساعت عیادت از بیمار
رسول خدا صلى الله علیه و آله با تأكید بر عیادت بیمار، پاداش آن را در پیشگاه خداى متعال چنین یادآور مىشود: مَنْ عادَ مَریضاً فَجَلَسَ عِنْدَهُ ساعَةً، أَجْرَى اللَّهُ عَمَلَ أَلْفِ سَنَةٍ لا یَعْصَى اللَّهَ فیها طَرْفَةَ عَیْنٍ «2» كسى كه بیمارى را عیادت كرده، ساعتى نزد او بنشیند، خداوند پاداش عمل هزار سال را كه لحظهاى در آن معصیت نكرده باشد، به او ارزانى مىدارد. امام صادق علیه السلام : أَیُّما مُۆْمِنٍ عادَ أَخاهُ فى مَرَضِهِ فَانْ كانَ حینَ یُصْبِحُ شَیَّعَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ فَإِذاقَعَدَ عِنْدَهُ غَمَرَتْهُ الرَّحْمَةُ وَاسْتَغْفَرُوا لَهُ حَتَّى یُمْسِىَ وَ إِنْ كانَ مَساءاً كانَ لَهُ مِثْلُ ذلِكَ حَتَّى یُصْبِحَ «3»هر مۆمنى كه برادر دینىاش را در هنگام بیمارى، عیادت كند، اگر صبح باشد؛ هفتادهزار فرشته او را همراهى مىكنند و هنگامى كه كنار بیمار بنشیند، رحمت الهى او را فرا گرفته، تمامى آن فرشتگان تا شب برایش طلب آمرزش مىكنند و اگر شب باشد همین پاداش (رحمت و استغفار) تا صبح ادامه خواهد داشت.
نشستن در كنار بیمار، پرسیدن حال او و این كه شب و روز را چگونه گذرانده، موجب آرامش خاطر و تسكین دردش خواهد شد. رسول خدا صلى الله علیه و آله مىفرماید: تَمامُ عِیادَةِ الْمَریضِ انْ یَضَعَ أَحَدُكُمْ یَدَهُ عَلَیْهِ وَ یَسْأَلَهُ كَیْفَ أَنْتَ؟ كَیْفَ أَصْبَحْتَ؟ وَ كَیْفَ أَمْسَیْتَ؟ كمال عیادت بیمار در آناست كه دست بر [سر] او نهاده، حالشرا بپرسى و از اینكه شب و روز خود را چگونه مى گذراند سۆال كنى
وظایف عیادتكننده
كسى كه به عیادت بیمار مىرود، مىتواند با گفتار و رفتارش تأثیر بهسزایى در بهبودى و سلامتى او داشته باشد. برخى از وظایف عیادتكننده به اختصار عبارت است از:
1. دلجویى:نشستن در كنار بیمار، پرسیدن حال او و این كه شب و روز را چگونه گذرانده، موجب آرامش خاطر و تسكین دردش خواهد شد. رسول خدا صلى الله علیه و آله مىفرماید: تَمامُ عِیادَةِ الْمَریضِ انْ یَضَعَ أَحَدُكُمْ یَدَهُ عَلَیْهِ وَ یَسْأَلَهُ كَیْفَ أَنْتَ؟ كَیْفَ أَصْبَحْتَ؟ وَ كَیْفَ أَمْسَیْتَ؟ «4»كمال عیادت بیمار در آناست كه دست بر [سر] او نهاده، حالشرا بپرسى و از اینكه شب و روز خود را چگونه مى گذراند سۆال كنى.
2. همدردى: پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله، ضمن اشاره به جامعه اسلامى و تشبیه آن به یكپیكر، همدردى با بیمار را مورد تأكید قرار داده است: أِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ فى تَراحُمِهِمْ وَ تَعاطُفِهِمْ بِمَنْزَلَةِ الْجَسَدِ الْواحِدِ، اذَا اشْتَكى مِنْهُ عُضْوٌ واحِدٌ تَداعى لَهُ سائِرُ الْجَسَدِ بِالْحُمَّى وَ السَّهَرِ» «5» همانا مۆمنان در مهربانى و عطوفت به یكدیگر همانند یك پیكرند كه وقتى عضوى از آن به درد آید، سایر اعضا در تبدارى و بیدارى با او همراهى و همدردى مىكنند.
3.هدیّهدادن: امام صادق علیه السلام در سخنى با یارانش كه قصد عیادت بیمارى را داشتند؛ اهمّیّت هدیّه و تأثیر آن را بازگو مىكند: یكى از یاران امام مىگوید: ما به عیادت فردى از دوستان ایشان كه بیمار بود، مىرفتیم در بین راه، آن حضرت به ما برخورد و فرمود: كجا مىروید؟ گفتیم: به عیادت فلانى. فرمود: بایستید! چون ایستادیم، فرمود: آیا قدرى سیب، گلابى، بالنگ یا اندكى عطر و عود به همراه دارید؟گفتیم: خیر، چیزى از اینها را با خود نداریم، فرمود: آیا نمىدانید كه بیمار به خاطر آنچه كه برایش مىآورند، خوشحال مىشود؟ «6»
4. دعا: از دیدگاه اسلام، استفاده از پزشك و دارو براى بهبودى بیمار، كارى مقدّماتى و به عنوان ابزار و وسیله است و در حقیقت، سلامتى واقعى و شفاى كامل به دست خداست. امام كاظم علیه السلام با توجّه به تأثیر دعاى عیادتكننده، از بیمار مىخواهد كه اجازه دهد تا مردم به دیدارش آمده، جهت شفا و سلامتىاش دعا كنند: أِذا مَرِضَ أَحَدُكُمْ فَلْیَأْذَنْ لِلنَّاسِ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِ، فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ لَهُ دَعْوَةٌ مُسْتَجابَةٌ «7» هر زمان كه یكى از شما بیمار شد، به مردم اجازه دهد تا به دیدارش بیایند؛ زیرا كسى (از عیادتكنندگان) نیست مگر آن كه دعاى اجابت شدهاى (براى بیمار) در پیشگاه خدا دارد. امام صادق علیه السلام نیز به كیفیّت دعا اشاره كرده، مىفرماید: دست خود را بر سر بیمار نهاده، مىگویى: «بِسْمِ اللَّهِ، وَ مِنَ اللَّهِ، وَ الَى اللَّهِ، وَ ما شاءَ اللَّهُ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ» ... آنگاه آیة الكرسى و سورههاى حمد، فلق، ناس، توحید و ده آیه از آغاز سوره یس را مىخوانى و پس از آن مىگویى: «اللَّهُمَّ اشْفِهِ بِشِفائِكَ وَ داوِهِ بِدَوائِكَ وَ عافِهِ مِنْ بَلائِكَ» آن گاه به حق محمد و آل محمد علیهم السلام استجابت دعا را از خداى متعال درخواست مىكنى. «8»
5.اطعام بیمار: مرض و بیمارى از سویى سبب ضعف و ناتوانى فرد در انجام كارهاى شخصىاش مىشود و از سوى دیگر دست او را از فعّالیّت و امرار معاش كوتاه مىكند، در چنین وضعیّتى غذادادن به بیمار و خوددارى از خوردن چیزى در نزد او از جمله وظایف و رفتارهاى پسندیدهاى است كه در پیشگاه خداى تعالى پاداش بزرگى دارد. رسول خدا صلى الله علیه و آله در این باره مىفرماید: مَنْ أَطْعَمَ مَریضاً شَهْوَتَهُ، أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثِمارِ الجَنَّةِ «9» هر كس، بیمارى را طبق خواستهاش اطعام كند، خداوند با میوههاى بهشت او را پذیرایى خواهد كرد.امام على علیه السلام، ضمن تأكید بر خوددارى از چیزخوردن در نزد بیمار، سخن پیامبر صلى الله علیه و آله در این زمینه را بازگو مىكند: نَهى رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله أَنْ یَأْكُلَ الْعائِدُ عِنْدَ الْعَلیلِ، فَیُحْبِطُ اللَّهُ أَجْرَ عِیادَتِهِ «10» رسول خدا صلی الله علیه و آله، عیادتكننده را از خوردن چیزى (به ویژه اگر براى بیمار ضرر داشته باشد) در نزد بیمار نهى فرمود؛ زیرا این كار موجب ازمیانرفتن پاداش عیادتش مىشود.
هر مۆمنى كه برادر دینىاش را در هنگام بیمارى، عیادت كند، اگر صبح باشد؛ هفتادهزار فرشته او را همراهى مىكنند و هنگامى كه كنار بیمار بنشیند، رحمت الهى او را فرا گرفته، تمامى آن فرشتگان تا شب برایش طلب آمرزش مىكنند و اگر شب باشد همین پاداش (رحمت و استغفار) تا صبح ادامه خواهد داشت
6.رعایت زمان عیادت: استراحت و آرامش از جمله نیازهاى اساسى و نخستین یك بیمار بوده، در بهبودىاش تأثیر قابل توجّه و شایانى دارد. پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله با اشاره به سنگینى و سبكى بیمارى، زمان عیادت را مشخّص كرده است: أَغِبُّوا فِى الْعِیادَةِ وَ أَرْبَعُوا «11» یك روز در میان (در صورتى كه بیمارى سخت و سنگین باشد) یا هر سه روز، یك بار، بیمار را عیادت كنید. امیر مۆمنان على علیه السلام نیز بیشترین پاداش را براى كسى مىداند كه زمان عیادتش كوتاه باشد، مگر آن كه خود بیمار از او درخواست ماندن كند: أِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْعُوَّادِ أَجْراً عِنْدَ اللَّهِ لَمَنْ اذا عادَ أَخاهُ خَفَّفَ الْجُلُوسَ إِلَّا أَنْ یَكُونَالْمَریضُ یُحِبُّ ذلِكَ وَ یُریدُهُ وَ یَسْأَلُهُ ذلِكَ «12» همانا پاداش عیادتكنندهاى در پیشگاه خدا بیشتر است كه هنگام عیادت از برادر دینىاش، تنها اندكى نزد او بنشیند، مگر آن كه خود بیمار آن را دوست داشته، از او بخواهد (كه زمان بیشترى را در كنارش باشد.
خداوندا! به روان مقدس محمد و آل محمد رحمت فرست و مرا در ادای حقوق همسایگان و دوستانم كه شناسای حق مایند و با دشمنان ما در ستیز هستند به برترین وجه یاری ده و توفیقشان عطا كن تا سنّتهای مقدس تو را بر پای دارند و به آداب پسندیده تربیت شوند و به آنان توفیق ده تا دست حمایت به سوی مستمندان پیش آورند و قوّت خویش را در راه كمك ضعفا به كار برند، به دوستی تیره بختان برخیزند و از بیمارانشان عیادت كنند. «13»
آیا در قیامت و بهشت لباس وجود دارد محرم نامحرم چطور؟ چرا وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد محشر میشود همه سرها پایین است ، این به خاطر نامحرمی است؟
در این سۆال، سه سۆال جداگانه و مستقل مطرح شده است که عبارتند از: «لباس در آخرت» - «محرم و نامحرم در بهشت» و «علت سر به زیر انداختن همگان، به هنگام ورود حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به محشر و ورود به بهشت».
الف – لباس اخروی:
خداوند متعال برای آدم، حوا و ذریهای ایشان، از همان بدو خلقت لباس قرار داد. چه لباس معنوی و چه لباس مادی. آدم و حوا (علیه السلام ) نیز قبل از هبوط به زمین و حیات مادی، به لباسهایی از «نور» پوشیده شده بودند. پس از هبوط به دنیای مادی نیز مکلف به پوشاندن روح خود به لباس تقوا و بدن خود به لباس مادی شدند.
در آخرت نیز هم برای اهل جهنم لباسهای آتشین وجود دارد و هم برای اهل بهشت، لباسهایی از نور، حریر و استبرق و ... وجود دارد و کسی عریان نیست.
در آیات ذیل به انواع لباس معنوی و نیز لباس پوششی برای اهل بهشت و اهل جهنم تصریح شده است:
اى فرزندان آدم در حقیقت ما براى شما لباسى فرو فرستادیم كه عورتهاى شما را پوشیده مىدارد و [براى شما] زینتى است و[لى] بهترین جامه [لباس] تقوا است این از نشانههاى [قدرت] خداست باشد كه متذكر شوید.
خدا كسانى را كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كردهاند در باغهایى كه از زیر [درختان] آن نهرها روان است درمىآورد در آنجا با دستبندهایى از طلا و مروارید آراسته مىشوند و لباسشان در آنجا از پرنیان است.
آنانند كه بهشتهاى عدن به ایشان اختصاص دارد كه از زیر [قصرها]شان جویبارها روان است در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته مىشوند و جامههایى سبز از پرنیان نازك و حریر ستبر مىپوشند در آنجا بر سریرها تكیه مىزنند چه خوش پاداش و نیكو تكیهگاهى.
اگر چیزی در دنیا حرام شمرده شده، چون خبث و پلیدی و ناپاکی دارد .اگر چیزی پاک و طیب و گوارا و مفید بوده و پاکی آور باشد، حرام نمی گردد.هرچند ممكن است كه برخی امور در دنیا به دلیل محدودیت های این عالم حرام شده باشند اما ماهیت كلی اموری كه حرام شده، آن است كه اساسا با فطرت و حقیقت وجودی انسان همخوانی ندارد
این دو [گروه] دشمنان یكدیگرند كه درباره پروردگارشان با هم ستیزه مىكنند و كسانى كه كفر ورزیدند جامههایى از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ریخته مىشود.
محرم و نامحرم در بهشت:
نه فقط محرم و نامحرم، بلکه تمامی شریعت (احکام) مربوط به زندگی بشر در عالم طبیعت و دنیاست. در قیامت نماز، روزه و حج و طهارت که در شریعت آمده وجود ندارد. لذا شریعت حتی در عالم تمثیل (حیات برزخی یا خواب) نیز وجود ندارد.
اگر کسی در خواب ببیند که به زیارت حرم شریف امام رضا علیه السلام رفته است و میخواهد نماز بخواند، به خود نمیگوید که من مسافر هستم و باید نماز قصر (شکسته) بخوانم، یا اگر دختری نامحرمی را در خواب دید، به خود نمیگوید که باید خود را بپوشانم. حتی اگر کسی در خواب جماع نمود، دغدغهی احکام و شریعت بر او مترتب نمیباشد.
در آخرت، نه قوانین طبیعت حاکم است و نه روابط آن. لذا موضوعی به نام پدر، مادر، همسر، فرزندان و نسبتهای سببی و نسبی که موجب دستهبندی محرم و نامحرم میگردد وجود ندارد. چرا که برای حشر در آخرت، کسی از نطفهی کسی به وجود نمیآید و از رَحِم دیگری زاده نمیشود که نسبت به دیگران محرم شود یا نامحرم؛ بلکه همگان (مثل حضرت آدم و حوا علیهما السلام)، مجدداً از خاک خلق و حشر میگردند و هر کدام مستقلاً یک انسان هستند.
چگونگی پوشش زنان در بهشت
در مورد پوشش زنان بهشتی، در قرآن به اصل پوشش بهشتیان و لباس های زیبا و با شكوه آن ها اشاره شده، اما اینکه کیفیت چگونه است و روابط مردان و زنان چگونه است، دقیقاً برای ما مشخص نیست؛ آنچه مسلم است در بهشت تكلیفی وجود ندارد.
افراد مكلف به انجام دستورات دینی نیستند. از طرف دیگر زمینه و بستر و میل به انجام گناه و كاری كه برخلاف عقل و فطرت است، هم وجود ندارد.
به علاوه زمینه ارتباط با دیگران بدون میل خود فرد وجود ندارد.
طبق دیدگاه بزرگان هر كس در بهشت در بهشت خاص خود كه عرض آن از آسمان و زمین بیش تر است، ساكن است.
در مملكت با شكوه و بی نظیر خود به سر می برد؛ بنابراین در حالت عادی و در برابر خدمتگزاران و همسران و فرزندان خود نیازی به پوشش و حجاب برای زنان بهشتی وجود ندارد.
البته زمینه ارتباط و مراوده با دیگر بهشتیان وجود دارد، اما چنان كه گفته شد توضیح دقیقی در خصوص كیفیت پوشش بهشتیان وجود ندارد؛ اما به طور كلی می توان گفت:
احكام اسلام، اعم از حرمت و وجوب بر اساس مصالح و مفاسد واقعی بنا نهاده شده است.
قرآن در مورد حرام و حلال ها به طور کلی می فرماید:
« یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث؛(اعراف(7)آیه157) خدا طیبات و پاکیزه ها را برای آنان حلال و خبائث و ناپاکی ها را برای آنان حرام می کند. »
اگر چیزی در دنیا حرام شمرده شده، چون خبث و پلیدی و ناپاکی دارد. اگر چیزی پاک و طیب و گوارا و مفید بوده و پاکی آور باشد، حرام نمی گردد. هرچند ممكن است كه برخی امور در دنیا به دلیل محدودیت های این عالم حرام شده باشند اما ماهیت كلی اموری كه حرام شده، آن است كه اساساً با فطرت و حقیقت وجودی انسان همخوانی ندارد.
دلیل این امر هم آن است كه صاحبان فطرت های پاک، این خبیث ها و طیبات را می شناسند و درک می کنند. به فطرت خود به طیبات میل دارند و از خبائث بیزارند، گرچه احکام شرع هم به آنان نرسیده باشد. در جامعه های فاسد و جاهل و دور از تربیت و دین و معنویت، گوهر های تک و کمیابی هستند که بر پاکی فطری اصرار دارند. خود را از آلوده شدن به ناپاکی ها دور می دارند. شأن انسانی خود را والاتر و بالاتر از ناپاکی و زشتی و خباثت می دانند.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: خداوند به رسولش مأموریت داد به خاطر چهار خصلت از جعفر بن ابی طالب قدردانی کند . وقتی رسول خدا در مورد این چهار خصلت از جعفر پرسید، در شرح آن چهار خصلت عرض کرد:
هرگز شراب ننوشیدم چون می دانستم اگر بنوشم، عقلم را از بین می برد.
هرگز دروغ نگفتم، چون می دانستم مروت و جوانمردی را ناقص می گرداند.
هرگز زنا نکردم چون نمی پسندیدم کسی به ناموسم تجاوز کند.
هرگز بتی نپرستیدم چون می دانستم نه سود می رساند و نه ضرر.(الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعه، سید على خان مدنى، ص 70)
متأسفانه در این زمان غالب انسان ها فطرت خود را مدفون کرده اند و دین برای شکوفا کردن فطرت ها نازل می شود.
انسان های مۆمن بر فطرت الهی و انسانی هستند. از خبیث ها تنفر دارند و طیب و طاهرند. بهشت جایگاه پاکان و پاکی طلبان است. زنان بهشتی با لباس های زیبا و نورانی بهشت، خود را می پوشانند. همچنان که قبل از شوهران بهشتی، پاک بوده و دست هیچ مردی بدانان نرسیده، در بهشت نیز جز مرد خود را نمی خواهند و نمی جویند.
آنان مکلف نیستند که خبائث را نخواهند، ولی طهارت و پاک جویی و قداست طلبی، خواست خودشان است، همچنان که ملائک با این که مکلف نیستند، جز پاکی را نمی خواهند و نمی جویند.
در آخرت، نه قوانین طبیعت حاکم است و نه روابط آن. لذا موضوعی به نام پدر، مادر، همسر، فرزندان و نسبتهای سببی و نسبی که موجب دستهبندی محرم و نامحرم میگردد وجود ندارد. چرا که برای حشر در آخرت، کسی از نطفهی کسی به وجود نمیآید و از رَحِم دیگری زاده نمیشود که نسبت به دیگران محرم شود یا نامحرم؛ بلکه همگان (مثل حضرت آدم و حوا ع)، مجدداً از خاک خلق و حشر میگردند و هر کدام مستقلاً یک انسان هستند
انسان پاک که فطرتش سالم مانده و شکوفا باشد، از برهنگی و فساد بیزار است. ابتلا به این ها برایش زجر آور است. به همین دلیل در قیامت که به اراده خدا چشم های حقیقت بین بیدار می گردد، گناهکاران از این که عریان در قیامت محشور شده اند، در عذابند و این از شکنجه های آن ها است.
ورود حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام:
ورود ایشان به محشر و قیامت و همچنین ورودشان به بهشتی که به او مشتاق است، حادثهی بسیار عظیمی است. توقف ایشان و عدم ورودشان به بهشت، و درخواست از حق تعالی برای تجلی عظمتش نزد او که به شفاعت پیروان، دوستان و حتی دوستانِ دوستان میانجامد، حادثهی سادهای نیست.
به لحاظ معنوی، همه به جز اهل عصمت علیهمالسلام به ایشان نامحرمند؛ البته نه به لحاظ جنسیت، وگرنه گفته میشد که مردان سر فرود آورده و چشم پایین میاندازند، اما زنان اهل بهشت، ملائک و حوریان نیز چنین میکنند.
همه نامحرم معنوی هستند، چرا که هیچ کس حق، مقام و عظمت ایشان نزد خدا و در نظام هستی را نمیشناسد و هیچ کس برای نظر به اتمّ جلوه و تجلی «جمال الهی»، محرم نیست.
پس، این سر فرود انداختن و چشم بستن، از عظمت وجود ایشان و تعظیم همگان است.